پروژه های رایگان تحقیق سرا- چاپ قلمکار

چاپ قلمکار

مقدمه

هرودت مورخ معروف يونانى از نساجى ايران در ادوار قبل از ميلاد سخن گفته است. اولين نشانهها از وجود پارچههاى بافته شده در ايران، متعلق به ۴۰۰۰ سال ق.م است؛ که در حفريات شوش بدست آمده است. همچنين بخشى از يک وسيلۀ مخصوص ريسندگى در تپه حصار متعلق به ۳۰۰۰ سال ق.م کشف شده که مىتواند نشانهاى از تکامل ريسندگى در آن دوران باشد. پس از آن يعنى در حدود ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ ق.م بافندگى کاملاً معمول بوده و پارچههاى مرغوبى از پشم گوسفند و موى بز و يا با رشته‌‌هاى طلا و نقره بافته شده است. از روى نمونههاى سنگتراشى باقىمانده از دورۀ مادها، مشخص مىشود که نساجى در اين دوران کاملاً مرسوم بوده است.

در دوران هخامنشي، نساجى ايران در زمينه بافت پارچههاى پشمى نرم و لطيف بوده؛ همينطور از پارچههاى زرى در اين اوان ياد شده که براى لباس و سراپرده بکار مىرفته و معروف بوده است.

از دورۀ اشکانى بهجز چند نمونۀ اندک که منسوب به اين دوران است، چيز مهمى باقى نمانده است.

در دوره ساساني، صنعت پارچهبافى از صنايع مهم ايرانيان بوده؛ گفته مىشود که هنرى بسيار زيبا و نفيس بود که حتى بيرق امپراتورى روم از آن تهيه مىشد و پارچههاى ابريشمى چين را نيز به شدت تحت تأثير خود قرار داده در دوره ساسانى فن بافندگى در اوج عظمت خود قرار داشته و پارچههاى ابريشمى که از اين دوران به ما رسيده، اشکال و رسمهاى تزئينى شامل مجموعههاى دواير و اشکال هندسى و تصاوير حيوانات و پرندگان و يا سواران در حال شکار را در معرض ديد قرار مىدهد.

در دورۀ اسلامى و اوايل آن صنعت نساجى متأثر از هنر بافندگى ساسانى است و از نظر تکنيک تغييرى حاصل نشده و تنها نقوش و طرحها تغيير کردهاند.

در فاصلۀ قرن دوم تا چهارم هـ . ق بافندگى و نساجى در ايران رشد بيشترى داشته و در موزۀ صنايع اسلامى قاهره، نمونههايى از آثار نساجى اين دوران نگهدارى مىشود که متعلق به مرو و نيشابور است.

در دورهٔ امويان و عباسيان بافت پارچههاى زربفت و ابريشم معمول بوده است. از تفاوت نقوش اين دوره با پارچههاى ساساني، استفاده از خط در حاشيه پارچههاى عصر اسلامى است که از جنس پشم يا ابريشم است.

بعضى محققين معتقدند که صنعت نساجى در زمان سلجوقيان به درجه کمال خود رسيده است. شکلهاى تزئينى روى پارچه در اين دوره تغييرات زيادى کرد. در عين حال در اين دوره تأثير سبکهاى چينى آغاز شد که طرحهاى دقيق گياهى و جانورى روى پارچههاى حرير نقش بست. از نمونههاى اين دوران، پارچه ابريشمى سبک و نازکى است که روى آن طرح حيوانات و خطوط کوفى بسيار عالى نقش شده و رنگهاى بکار رفته در آن عبارتند از: سبز و سفيد بر زمينهٔ طلايى و قرمز تيره و قهوهاي.

در دورهٔ سلجوقى شهر رى از شاخصترين مراکز پارچه‌‌بافى در ايرا ن بود؛ اين صنعت در دوران سلجوقى از نظر بافندگي، ابتکار انواع نقشه، و نيز زيبايى رنگ به بالاترين درجه رسيده بود. از مراکز ديگر نساجى در اين دوران، يزد، کاشان و تبريز بوده است.

در دو قرن هفتم و هشتم هجرى (دوره مغول)، بخاطر افزايش ورود کالاهاى چين و گسترش تجارت ايران و چين و بعد حملات مغول و آمدن عده زيادى از بافندگان چينى به ايران، تأثير سبکها و روشهاى تزئينى چين بر صنعت نساجى ايران رو به افزايش نهاد. بر اثر تقاضا براى اجناس چيني، نساجان ايران نيز از اين سبک تقليد کردند. وجود طرح‌‌هايى از اژدها، و ساير حيوانات افسانهاي، گل لوتوس و ابرهاى چيني، که مختص پارچههاى چينى بود، و در پارچههاى ايران به وفور بکار رفت، نشانهٔ اين تأثير است. از مراکز مهم بافندگى در اين دوران، هرات، نيشابور، مرو و تبريز بودهاند. منسوجات دورهٔ مغولي، داراى رنگهاى مطبوع و ملايمى بوده است.

در دورهٔ تيموريان شهرهاى يزد، اصفهان، کاشان و تبريز، منسوجات خود را به اطراف و اکناف عالم اسلام صادر کردند. پارچهبافى در دورهٔ تيموريان، گام بزرگى در راه رسيدن به تکامل برداشت.

دورهٔ صفوى عصر طلايى براى نساجى و بافندگى ايران بشمار مىآيد. پارچههاى دورهٔ صفويه در تمام تاريخ نساجى جهان نظير ندارد. طرح اين پارچهها بسيار متنوع است. پارچههاى ابريشمى و کتاني، ديبا، مخمل و اطلس با زيباترين رنگها به بازارهاى اروپا و روسيه صادر مىشد. در بسيارى از اين پارچههاى مجلل، صحنههايى از شاهنامه و وقايع داستانهاى شعراى ديگر، مناظر باغ و شکار گنجانده شده است. رايجترين پارچههاى اين دوران، نوعى پارچهٔ ابريشمى است بنام "تافته" که بافت اصفهان و ابيانه است. پارچههاى چندلايى در دورهٔ صفويه مهمترين بخش صنعت بافندگى يزد است. پارچههاى چندلايى با چند تار و چند پود در کاشان نيز بهچشم مىخورد که رويهاى صاف و يکنواخت دارند و بافت اغلب آنها اُريب است. مخملهاى دوره صفويه از نظر ظرافت نقوش و هماهنگى کامل رنگها  بىنظيرند و هنوز در تاريخ پارچهبافى کسى نتوانسته محصولاتى به اين زيبايي، و از جهت فنى بىنقص بسازد. کارخانههاى ايران در دوره صفويه بهترين انواع ديبا و مخمل را که گاه با رشتههاى نقره تزئين مىشده، بافتهاند. همچنين پارچههاى نفيس ترمه در شهرهاى يزد و کرمان بافته شده است.

در تزئينات پارچه از موضوعات جشنها و حيوانات و درخت سرو و نارون و يا شاهزادگان در شکارگاه، نيز استفاده مىشده است. مهمترين مراکز نساجى در اين دوران، شهرهاى تبريز، اصفهان، کاشان، رشت، مشهد، هرات، قم، ساوه، اردستان، شيروان و سلطانيه بودند.

پارچههاى چاپ قلمکار در فاصلهٔ قرون ۱۱ و ۱۲ هـ . ق توليد مىشد. در اين زمان که پايتخت اصفهان بود، اين شهر خود يکى از مراکز توليد پارچه چاپ قلمکار بود و به شهرت فراوانى دست يافت.

در فاصلهٔ قرون ۱۲ تا ۱۴ هـ . ق و نيز دوران معاصر، هنر نساجى رونق خود را از دست داد و از تعداد بافندگان کاسته شد. و بافت پارچههاى نفيس تنها در مراکز اندکي، بخصوص در مناطق روستايى و عشايرى صورت مىگيرد.

در حال حاضر مراکز مهم توليد پارچههاى دستباف ايران، يزد، خراسان، مازندران، گيلان، خوزستان و گلستان مىباشد. بافت مخمل و زرى در تهران در مراکز ميراث فرهنگى و در کاشان و نيز هنرستان هنرهاى زيباى اصفهان انجام مىشود. ترمهبافى نيز بهشکل محدودى در کرمان و يزد انجام مىشود.


 

حكاكى روى چوب

چاپ چوب يكى انواع تكنيك هاى چاپ است كه بعد هنرى اش آن را در جامعه مدرن امروز ماندگار كرده است.امروزه اين تكنيك هنرى بيشتر در آسياى جنوب شرق؛ كشورهاى چين و ژاپن؛ استفاده مى گردد و در آن، متن، تصوير و يا نقوش زينتى بر روى پارچه، لباس و يا كاغذ چاپ مى شوند. چاپ چوب به روشهاى نقش برجسته و نقش منفى صورت مى پذيرد. در حالت نقش برجسته، كاراكتر و يا موضوع اصلى دست نخورده باقى مى ماند و محيط پيرامونى آن بوسيله ابزار قلمزنى و برش، تراشيده مى شوند. در نتيجه سوژه اصلى به صورت تخت رنگ آميزى شده و بر روى سطح مورد نظر به چاپ مى رسد. فرم نقش منفى، عكس حالت پيشين است. اين روش به دليل ضرباهنگ قلم تراش بر روى چوب و رسيدن به بافت چوب بيشتر مورد استفاده قرار مى گيرد. در چاپ چوب به مانند ديگر تكنيك هاى چاپ امكان چاپ چند رنگ وجود دارد و براى هر رنگ يك قالب چوبى در نظر گرفته مى شود.

چه طرح به شكل منفى چاپ شود و يا مثبت سه تكنيك براى آن قابل اجرا است:

۱- شيوه مهرى: در اين روش طرح مورد نظر به صورت استامپ يا قالب مهرى تهيه شده و بر روى كاغذ و يا هر سطح ديگرى به چاپ مى رسد. اين روش در اروپا براى چاپ نقوش زينتى بر روى البسه مورد استفاده قرار مى گرفت. در ايران همينك نيز از قالب هاى مهرى براى طرح زنى بر روى پارچه هاى قلمكار استفاده مى شود.


 

قلمكار

قلمكار به نوعي پارچه چاپ شده به وسيله قالبهاي چوبي اطلاق مي شود ووجه را از شيوه توليد آغازين خود وام گرفته وهم اينكه به گونه اي گسترده در اصفهان وبه شكلي محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجي دارد. از حدود اوايل قرن هفتم هجري قمري ومزمان با هجوم مغولها يه ايران راه يافتند ودر گذشته اصفهان، شيراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان، نخجوان، يزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهاي فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و... جزو مراكز مهم قلمكـــار به شمار ممي رفتند واز نظر اهميت پارچه هاي قلمكار بروجردي در درجه اول قرار داشته است.

قلمكار به نوعي پارچه چاپ شده به وسيله قالبهاي چوبي اخلاق مي شود ووجه را از شيوه توليد آغازين خود وام گرفته وهم اينكه به گونه اي گسترده در اصفهان وبه شكلي محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجي دارد.

نحوه ابتدايي قلمكار شكل بوده كه از ابتدا با قلم روي پارچه هاي پنبه اي (واحتمالا ابريشمي) طرحهاي مورد نظر را نقاشي نموده وسپس با مواد شيميايي ويژه اي نسبت به تسبيت رنگها اقلام مي كرده اند. ليكن به دليل فقدان هماهنگي لازم بين نقوش ونيز از آنجا كه اين كار مستلزم صرف وقت فراواني بود تكامل تدريجي قلمكار سازي باعث شد تا براي دسترسي به توليد بيشتر ونيز ايجاد هماهنگي ويكنواختي نقوش استفاده از مهرهاي چوبي جايگزين استفاده از قلم مي شود وجهت فراهم آمدن امكان استفاده عمومي از پارچه هاي قلمكار هايي بر روي كتان، چلوار، كرباس وساير انواع پارچه نيز رواج يابد وتحقيقا مي توان فاصله ي اوايل قرن دهم هجري قمري ( حدود 1502 ميلادي) تا اواسط قرن دوازدهم هجري قمري (حدود 1722 ميلادي) از اوج قلمكار سازي وروز كار اعتلاي هنر وصنعت قلمكار سازان كشور به حساب آورد. چه آنكه در فاصله سالهاي ياد شده تقريبا اكثر مردم كشور مصرف كننده پارچه هاي قلمكار بودند وضمن استفاده از اين پارچه جهت تهيه انواع پوشاك به عنوان پرده سفره، پوش، سجاده، رويه لحاف، بقچه، سوزني حمام، قطيغه، رويه پشتي، دستمال وكتيبه هايي براي تزئين مجالس سوگواري نيز از آن استفاده مي كردند وبخشي از توليدات نيز به خــــارج از كشور صــــــادر مي شود.

امروز سه روش كه مي توان جدا جدا وبا تواما به كار برد وجود دارد:

باسمه كار روي پارچه را، با آميخته اي از خمير كتيرا ويــا موم، مهر(باسمه) مي زند. آنگاه پارچه را رنگ مي زند؛ قسمت مهر شدة آن سفيد وبدون رنگ مي ماند. سپس اين مهر را مي شويند وبا رنگ ديگر همين كار را تكرار مي كنند، گاهي رنگها، قسمتي روي هم قرار مي گيرند بدين ترتيب نقشهاي گوناگوني پديد مي آيد. اين روش در ايران متداول بوده وهنوز هم براي بعضي از طرحها از آن استفاده مي كنند.

باسمه كار، دندانة رنگ مانند زاج، كات يا صمغ گياهي روي پارچه مي زند. وقتي پارچه را با بعضي از مواد رنگ كنند رنگ روي اين قسمت از مهر اثر كرده وثابت مي شود و وقتي پارچه را بشويند رنگ قسمتهاي ديگر شسته شده واز بين مي رود فقط اين قسمت باقي مي ماند. اين روش مهمترين روشهاست وتا امروز هم به سبب دو رنگي كه ضمن چاپ چيت باقي مي ماند در ايران موسوم است.

باسمه كار رنگ را مستقيما روي پارچه مهر (باسمه) مي كند. پاره اي از رنگهاي قديم را مي توان به اين شكل به كار برد، وهمچنين تعدادي از رنگهاي مصنوعي امروز را نيز مي توان مستقيما به كار برد وپيشه ور ايراني اين نوع رنگها را براي دو رنگ ديگر به كار مي برد.  بيشتر چيتسازان ايران قالبساز استخدام مي كنند ويا با قالبسازها كه قالب را براي هر نقش تعمير وآماده مي كنند همكاري دارند.

 

روشي كه امروزه بيشتر چيتسازان ( قلمكارا سازان) اصفهان، كاشان و يزد به كار مي برند باسمة چهار رنگ ناميده مي شود. نقشه را به دقت به قطعاتي تقسيم مي كنند مثل قطعه ميانه، حاشيه، گوشه وغيره ، تا اينكه قلمكار بتواند اندازه قالبها را كوچك بگيرد. وچون تمام قسمتها به چهار رنگ مشكي، قرمز . آبي و زرد رنگ مي شود براي هر قسمتي بايد چهار قالب درست شود .

براي تهيه قلمكار نقوش مورد نظر به تفكيك رنگ و حداكثر چهار رنگ بر روي چوبهايي مانند چوب گلابي و زالزالك تراشيده ميشود و سپس به شرح جدول زير رنگهاي مورد نظر مصرف تهيه كننده مي گردد.

 

 

 

 

نوع رنگ و مقدار مواد رنگرزي مصرفي

مشكي پوست انار 12كيلو زاج سياه 300گرم روغن كرچك 200گرم كتيرا 800گرم زنگ آهن

قرمز زاج سفيد از سولفات آلومينيوم 200گرم روغن كنجد 25گرم كتيرا 50گرم گل سرخ 25گرم آبي نيل پرطاووس 50گرم (3)- نيل نخودي 50گرم روغن گليسيرين 15گرم جوهر گوگرد 3گرم كتيرا50گرم شيره انگور 200گرم

سبز اسپرك 200گرم زاج سفيد 50گرم- نيل پرطاووس 50گرم روغن گليسيرين 15گرم- كتيرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم

زرد پوست انار 300گرم (4)- زاج سفيد 25گرم - كتيرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم

لازم به تذكر است روغن هايي كه براي ساخت انواع رنگها مورد استفاده قرار مي گيرد فقط در اينجا محيط رنگرزي مناسب دخالت داشته ومانع از خشك شدن رنگ در داخل شيارهاي قالب مي شوند وامكان عمر طولاني تري براي قالب را فراهم مي سازند واز كتيرا نيز معمولا جهت ايجاد غلظت مطلوب رنگ استفاده مي شود وشيوه عمل آوردن آن چنان است كه كتيرا را در مدت 10 روز در آب خيسانده ومايع حاصله را صاف نموده وسپس همراه با ساير مواد تشكيل دهنده هر رنگ مورد استفاده قرار مي دهند.

 


 

پارچه

براي آماده سازي پارچه جهت رنگرزي اين چاپ ابتدا آن را مدتي در آب روان وفراوان شستشو داد تا آهار ومواد زائد موجود در پارچه از آن خارج گردد.

چنين پارچه اي نيازمند سفيد گري نيز هست وبه همين جهت لازم است پس از شستشو بر روي زمين شني پهن ومرتبا يوسيله اي بر روي آن آب پاشيده شود تا پس از مدتي بر اثر تابش نور خورشيد به رنگ كاملا سفيد در آيد. گاهي نيز قلمكار سازان ترجيح مي دهند زمينه پارچه بر رنگ زرد درآورند وبراي اين كار معمولا پارچه شسته شده را در تغارهاي مخصوص كه محتوي محلول گرد پوست انار وهليله با آب است فرو مي روند وبه اين ترتيب به آن رنگ زمينه زرد مي دهند.

در مرحله توليد استاد قالب را ابتدا به رنگ سياه اغشته نموده ودر آن را در نقطه مورد نظر بر روي پارچه مي نشاند وبا ضربه مشت باعث انتقال نقش از روي قالب بر روي پارچه مي شود. سپس رنگ قرمز به شيوة فوق الذكر چاپ وبعد از خشك شدن رنگ پارچه شستشو داده مي شود تا رنگهاي اضافي از آن خارج شود .

براي تثبيت رنگهاي قلمكار به ازاي هر 1000 متر پارچه مقدار 12 كيلوگرم پوست انار سائيده وحدود 90 كيلو مغز روناس را در داخل پاتيلي كه در حال جوش است ريخته وآن را هم مي زنند تا كاملا مخلوط شود .‌آنگاه پارچه هايي كه رنگ آميزي وشستشو شده داخل پاتيل ريخته وكم كان عمل حرارت دادن ادامه مي يابد.

نحوة جوشاندن پارچه هاي قلمكار به اين صورت است كه پارچه ها قطعه قطعه داخل شده وبه وسيله چوب هاي بلند زيرورو مي شود تا محلول حاصل در كليه نقاط پارچه نفوذ كند وبعد از اتمام كار پارچه ها را مجددا قطعه قطعه خارج نموده ودر شرايطي كه عمل تثبيت رنگ خاتمه يافته مجددا پارچه شستشو داده مي شود وبر روي شن پهن ومرتبا روي آن آب پاشيده مي شود تا زمينه كرم پارچه سفيد شود .

چاپ چيت يا قلمكار شامل مراحل زير است :

الف پارچه اي كه به كار برده مي شود كرباس دست بافت است. اگر قسمتي از طرح رنگي باشد همانطور كه قبلا گفتيم كه زمينه نقش بايد زرد باشد نه سقيد‌، در ان صورت كرباس را در محلول پوست انــــار مي جوشانند سپس آن را آب كشيده خشك مي كنند .

ب- قلمكار ساز چيت خشك را به صورت توپ روي ميز كارش كه تخته كوتاهي است مي گذارد. يك تكه از چيت را مي كشد وروي تخته پهن مي كند، نخستين قالب چاپ را بر مي دارد، و از يك قدح كه كنار او است آن را با كات آهن مرطوب مي كند .

قدري كتيرا به اين دندانه اضافه كرده اند كه ضمن چــــاپ شره نكند ( ندود) . يك تكه پارچه ( شال) روي قدح رنگ كشيده اند ودوره آن را با نخ طوري بسته اند كه پارچه با دندانه تماس پيدا مي كند، و بدين ترتيب قلمكار ساز هميشه مقدار معيني رنگ خواهد داشت. قالب مرطوب را روي چيت گذاشته وبا دست چپ خود آن را فشار مي دهد ودست راست را به عنوان چكش به كار مي برد ويك ضربه روي قالب مي زند. البته براي اينكه دستش آسيب نبيند پارچه پشمي يا نمد را چند لا كرده دست خود را با آن مي پوشاند.

اين پارچه يا نمد را ترم مي گويند. بار ديگر قالب را مرطوب كرده و دوباره آن را روي پارچه مي گذارد ودقت مي كند كه لبه قالب روي خال دفعه قبل بيفتد وهمين گونه كار را ادامه ميدهد.

ج- پس از اينكه چاپ تمام قالبهاي سياه ( مشكي) را كامل كرد قالب مرطوب به دندانه قرمز را به همان طريق پيش گفته در محلهاي معين ميزند وباز دقت مي كند كه چاپ روي خالهاي قبلي باشد.

د- وقتي كه تمام توپ پارچه دندانه رنگ قرمز وسياه خورد ، همهان را به رنگرز خانه مي برد ودر محلول جوشان روناس فرو مي برد. در همان حمام اول خطوط مرطوب به قالب كات آهن ، سياه وخطوط مرطوب به قالب زاج سفيد، قرمز مي گردند. در شستشوهاي بعدي محلول اضافي روناس پاك شده پارچه را در آفتاب خشك كرده و دوباره به قلم كار ساز مي فرستند . در اصفهان پارچه را در كنار زاينده رود         مي شويند:

ه- رنگ نيلي را قالب ابي از ظرف رنگ به همان طريق پيش گفته برداشته ورنگ سوم را به كار مي برد.

و- آخرين مرحله چاپ چيت ، مهر زدن رنگ زرد است كه به شكل رنگ آبي انجام مي گيرد وبدين نحو عمل قلمكاري تمام مي شود.

ز- پارچه را بار ديگر به رنگرز خانه مي برند ودر آنجــــــا در آب مي جوشانند تا رنگ آن ظاهر شود و وقتي در آفتاب پهن مي كنند رنگ آن كامل مي شود.

روش ديگري كه براي بدست آوردن رنگ زرد زمينه كه در بند الف گفتيم موسوم است از اين قرار است : 20 تا 30 پارچه چيت رنگ شده را پس از خيساندن روي زمين پهن مي كنند، وهر كدام را روي ديگري قرار مي دهند و روي هر كدام را قدري گرد پوست انار نرم مي ريزند بعد ديگري را روي آن مي گذارند آنگاه كمي آب روي آن مي پاشند وچندين ساعت به ان دست نمي زنند . پس از اينكه آنها را آب كشيدند در افتاب خشك مي كنند. اين اقدام براي ثبوت رنگ بسيار سودمند است. در مراكز قلمكاري اصفهان وكاشان ويزد كه از هر طرح ونقشه‌، در يك زمان به مقدار انبوه توليد مي كنند ، چيتسازان دسته دسته كار مي كنند‌، هر دسته يك رنگ را چاپ مي كند وبراي رنگ بعدي آن را به دسته ديگري مي دهند.

تعريف رنگرزي

تثبيت يک ماده رنگ دار بر روي سطح اتکاي مورد نظر را «رنگرزي» مي گويند. ماده رنگي ممکن است به سطح جسم، چسبيده و ثابت شود يا آنکه در داخل الياف نفوذ کند.

مراحل اساسي رنگرزي سنتي

1- دندانه دادن

2- رنگرزي

دندانه دادن

به مجموعه عملياتي مي گويند که بر روي انواع الياف انجام مي شود. تا قدرت رنگ پذيري آنها را افزايش داده رنگ حاصل شده را ثابت و بادوام سازد. موادي را که به اين منظور به کار مي رود، دندانه مي نامند. دندانه در روي سطح الياف، خلل و فرج يا فراشي به وجود مي آورد که باعث نفوذ بيشتر رنگ به داخل الياف شود.

در رنگرزي براي آماده نمودن الياف، ابتدا آنها را در حمام آب گرم 30 تا 40 درجه سانتيگراد براي مدت دو ساعت خيس کرده، سپس در آب نيم گرم شستشو مي دهند تا مواد اضافي و چربي آن گرفته شود. چنانچه کلافها خشک شود، براي رنگرزي مجدداً آنها را نمدار مي کنند و داخل آب گرم حدود 70 درجه سانتيگراد مي ريزند، حرارت مي دهند و دندانه را به آن اضافه مي کنند. سپس الياف دندانه شده را داخل حمام رنگ مي ريزند و دماي حمام را به تدريج به نقطه جوش مي رسانند. در طول مدت جوش هر چند دقيقه يک بار الياف را به هم زده، زير و رو مي کنند تا به طور يکنواخت رنگ بگيرد.

چگونگي دوام رنگهاي آنيليني

رنگهاي آنيليني در اواخر زمامداري ناصرالدين شاه قاجار وارد ايران شد. اين گونه رنگهاي شيميايي بي دوام است و با شستشو از بين مي رود.

عيب رنگهاي کرومي

عيب رنگهاي کرومي ثبات بيش از حد وسايل بهداشتي آن است. رنگهاي طبيعي با گذشت زمان و در نتيجه تأثير نور يا شستشو، خامي خود را از دست مي دهد و مايه اي نرم، مخملي و زيباتر به خود مي گيرد و اين نکته اي است که در رنگهاي شيميايي کرومي ديده نمي شود.

تعريف چاپ سنتي

کليه فرآورده هايي که با قلم مو، قالب و شابلون، رنگ آميزي و پذيراي نقش مي شوند، در گروه «چاپ سنتي» قرار مي گيرد؛ مانند چاپ قلمکار و چاپ کلاقه اي.

چاپ سنتي روي پارچه

1- چاپ روي پارچه هاي پنبه اي و کتاني که به «قلمکار سازي» يا چيت سازي معروف است و تاريخي طولاني دارد.

2- چاپ روي پارچه هاي ابريشمي که به چاپ کلاته اي مشهور است.

 

 

تعريف روش چاپ قلمکار ساز

چاپ قلمکار، گونه ای از چاپ سنتی روی پارچه بافته شده است. برای نخستين بار، قلم کار سازان ايرانی برای دسترسی به توليد بيشتر و ايجاد هماهنگی و يکنواختی نقش ها، استفاده از مهره های چوبی را جايگزين استفاده از قلمو ساخته اند. برای فراهم آوردن امکاناتی به منظور استفاده مردم، قلم کار را که در گذشته فقط برای روی پارچه های پشمی و ابريشمی انجام پذير بود بر انواع پارچه از قبيل متقال، کتان، چلوار و کرباس و... انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم کار به وسيله قالب های چوبينی که دارای نقوش برجسته است انجام می شود. در حقيقت رکن اصلی قلمکار سازی را قالب سازی تشکيل می دهد که معمولاً توسط افرادی که حرفه و تخصصشان قالب تراشی است به تفکيک رنگ و حداکثر در چهاررنگ روی چوب های گلابی و زالزالک تراشيده می شود گروهی از هنرمندان در رشته هايی چون ريشه تابی که پارچه زير ساخت قلمکار را آماده می سازد يا صحرا کاری که کارهای رنگ رزی، سفيد گری، بخار و شستشوی پارچه های قلمکار را به عهده دارد به فعاليت مشغولند مهمترين مرکز اين صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد که ماهانه مقادير هنگفتی انواع روميزی پرده و سفره و ساير محصولات قلمکار توليد و برای صدور به خارج از کشور آماده می کند.

در اين شيوه از چاپ نقش اندازي با قالبهاي چوبي، بيشتر روي پارچه هاي پنبه اي يا کتاني نظير چلوار، متقال و غيره يا پارچه هاي کدري ساده انجام مي شود. طراحي و ساخت قالبهاي چوبي اولين و شايد مهمترين مرحله چاپ قلمکار است.

ابتدا نقش مورد نظر با مداد بر روي کاغذ پوستي يا روغني رسم و سپس کار تفکيک رنگ انجام مي شود. آنگاه نقش مربوطه به هر رنگ را بر روي چوب گلابي يا زالزالک منتقل نموده، اطراف آن را به کمک ابزار مخصوصي مانند چاقو يا مغار مي تراشند تا نقوش، حالتي برجسته به خود گيرد. معمولاً براي هر طرح چهار قالب مي سازند که هر قالب يک رنگ را بر روي پارچه منتقل مي کند پس از انتخاب و آماده کردن پارچه مورد نظر در اندازه مناسب، حاشيه دوزي و ريشه تابي، آن را براي چاپ آماده مي کنند. براي سفيد کردن، پارچه ها را در معرض نور خورشيد قرار مي دهند. هنرمند با کمک قالب چوبي به چاپ نقش بر روي پارچه مي پردازد. در پايان پارچه نقش زده را مي شويند تا رنگهاي اضافي از بين برود.

سفره قلمكار يكي از محبوبترين صنايع دستي اصفهان ميباشد كه بروي كرباس و با قابهاي چوبي در
اصفهان توليد مي شود. چاپ قلمكار نوعي چاپ سنتي روي پارچه كتان، كرباس و ... مي باشد كه نقش هاي روي آن بوسيله قالب يا مهر چوبي ايجاد شده است كه از دوره صفويه رواج يافت. علت نامگذاري "قلمكار" به شيوه ابتدايي توليد آن باز مي گردد، كه در گذشته با قلم روي پارچه طرحهاي
مورد نظر را نقاشي (به اصطلاح قلم گيري) كرده و سپس با مواد شيميايي ويژه اي, رنگها را بر آن تثبيت مي كردند. به مرور و به جهت دسترسي و ايجاد يكنواختي و هماهنگي نقوش, استفاده از مهرهاي چوبي, جايگزين قلم مو شد. به نوشته محققين, قلمكار سازي از اوايل قرن هفتم هجري قمري و هم زمان با حمله مغول در ايران رايج بود. قديمي ترين قلمكار ابريشمي در مجموعه " ژرم پشون" نگهداري مي شود و متعلق به قرن 12 ه.ق است و ظاهرآ متعلق به اصفهان مي باشد. رونق قلمكار سازي ايران از دوره صفوي آغاز و به اواسط دوره قاجار ختم مي شود. شهر اصفهان يكي از مراكز عمده اين هنر بود. در اين شهر هنرمندان قلمكار ساز به توليد و عرضه محصولات مختلف قلمكار با عاليترين كيفيت مي پرداختند. يزد از ديگر مراكز تهيه پارچه قلمكار بود. از ميان قلمكارهاي ويژه البسه يك نوع به نام " دگله " معروف بود كه بر لباسهاي مردانه و زنانه تهيه مي شد. قلمكار كاربردهاي ديگري نظير پارچه هاي سفره, دستمال, سجاده, پرده, رو ميزي, رو تختي, رويه كوسن و ... دارد كه پس از توليد براي براي صدور به خارج از كشور
آماده ميگردد.

13253673

 

 

 

فروشگاه دانشجويي تحقيق سرا | مرجع تخصصي پروژه - پايان نامه - طرح توجيهي اقتصادي - مقاله - تحقيق - گزارش کار آموزي کليه رشته ها

کپی بدون ذکر منبع ممنوع میباشد.